خانه شعر کهن
> فردوسی
> شاهنامه
> گفتار اندر آفرینش آفتاب
گفتار اندر آفرینش آفتاب
|
از یاقوت سرخست چرخ کبود |
|
نه از آب و گرد و نه از باد و دود |
به چندین فروغ و به چندین چراغ |
|
بیاراسته چون به نوروز باغ |
روان اندرو گوهر دلفروز |
|
کزو روشنایی گرفتست روز |
ز خاور برآید سوی باختر |
|
نباشد ازین یک روش راستتر |
ایا آنکه تو آفتابی همی |
|
چه بودت که بر من نتابی همی |
|