خانه شعر کهن
> وحشی بافقی
> قصائد
به میدان تاز و سر در آتشم ده باد جولان را |
|
پر از دود سپند جان من کن دور میدان را |
شماره شعر: 1 تعداد ابیات: 50 (101 مصراع)
راحت اگر بایدت خلوت عنقا طلب |
|
عزت از آنجا بجوی حرمت از آنجا طلب |
شماره شعر: 2 تعداد ابیات: 43 (87 مصراع)
ز بحر بسکه برد آب سوی دشت سحاب |
|
سراب بحر شود عنقریب و بحر سراب |
شماره شعر: 3 تعداد ابیات: 38 (77 مصراع)
تفت رشک ریاض رضوان است |
|
که در او جای میرمیران است |
شماره شعر: 4 تعداد ابیات: 44 (89 مصراع)
آن را که خدا نگاهبان است |
|
از فتنه دهر در امان است |
شماره شعر: 5 تعداد ابیات: 48 (97 مصراع)
بلبلی را که همین با گل بستان کار است |
|
بی گلش دیدن گلزار عجب دشوار است |
شماره شعر: 6 تعداد ابیات: 49 (99 مصراع)
شغلی که مطمح نظر کیمیاگر است |
|
تحصیل اتحاد صفات مس و زر است |
شماره شعر: 7 تعداد ابیات: 48 (97 مصراع)
سپهر قصد من زار ناتوان دارد |
|
که بر میان کمر کین ز کهکشان دارد |
شماره شعر: 8 تعداد ابیات: 40 (81 مصراع)
آنکه جان بخش و جان ستان باشد |
|
لطف و قهر خدایگان باشد |
شماره شعر: 9 تعداد ابیات: 91 (183 مصراع)
الاهی تا زمین باد و زمان باد |
|
به حکمت هم زمین هم آسمان باد |
شماره شعر: 10 تعداد ابیات: 64 (129 مصراع)
جستجوی بیشتر برای قصائد وحشی بافقی
جستجو در وب برای قصائد وحشی بافقی
جستجو در وب سایتهای فارسی زبان برای قصائد وحشی بافقی
جستجو در تصاویر برای قصائد وحشی بافقی
جستجو در تصاویر وب سایتهای فارسی زبان برای قصائد وحشی بافقی
جستجو در فیلم ها برای قصائد وحشی بافقی
جستجو در لینکها برای قصائد وحشی بافقی
جستجو در اخبار برای قصائد وحشی بافقی
پیشنهادهای جستجوی جس جو برای قصائد وحشی بافقی
|