لغت نامه فارسی
>
سگ
سگ
(سَ) [ په . ] (اِ.) پستانداری از راستة گوشتخواران که سردستة تیرة خاصی به نام سگ
سانان می باشدو دارای نژادهای مختلف است که تاکنون 200 نژاد از آن شناخته شده ،
شامة وی بسیار قوی است و در کارهای مختلف خدمات با ارزشی به انسان می کند. ؛ ~
صاحبش را نشناختن کنایه از: آشفتگی و شلوغی و هرج و مرج بودن . ؛ مثل ~ و گربه بودن
کنایه از: دو نفر که دشمن همیشگی یکدیگر باشند و پیوسته با هم جدال کنند.
جستجوی بیشتر برای سگ
جستجو در وب برای سگ
جستجو در وب سایتهای فارسی زبان برای سگ
جستجو در تصاویر برای سگ
جستجو در تصاویر وب سایتهای فارسی زبان برای سگ
جستجو در فیلم ها برای سگ
جستجو در لینکها برای سگ
جستجو در اخبار برای سگ
جستجو در دیکشنری برای سگ
پیشنهادهای جستجوی جس جو برای سگ
|