جستجو در
لغت نامه فارسی
>
کلمات با الگوی
ل*
(حر.) بیست و هفتمین حرف از الفبای فارسی برابر با عدد 30 در حساب ابجد.
(لِ) [ ع . ] (ص .) جِ لئیم ؛ فرومایگان .
(لِ مَ) [ ع . لا´مة ] (اِمص .) بخیلی ، فرومایگی .
(لُ لُ) [ ع . ] (اِ.) مروارید؛ ج . لا´لی .
(لُ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) فرومایه شدن . 2 - (اِمص .) فرومایگی ، پستی .
(لَ) [ ع . ] (ص .) فرومایه ، پست .
[ فر. ] (اِ.) ششمین نُت در موسیقی .
(اِ.) قیچی .
(اِ.) 1 - تو، میان . 2 - تا، تای پارچه یا لباس . ؛ برای ~ی جِرز خوب بودن کنایه
از: بی فایده و ناکارآمد بودن .
[ ع . ] 1 - (حر.) حرف نفی ، نه . 2 - بر سر اسم درآید و معنی نا می دهد: لاادری ،
لا - مذهب .
جستجوی بیشتر برای ل*
جستجو در وب برای ل*
جستجو در وب سایتهای فارسی زبان برای ل*
جستجو در تصاویر برای ل*
جستجو در تصاویر وب سایتهای فارسی زبان برای ل*
جستجو در فیلم ها برای ل*
جستجو در لینکها برای ل*
جستجو در اخبار برای ل*
جستجو در دیکشنری برای ل*
پیشنهادهای جستجوی جس جو برای ل*
|